خاطرات مدرسه پسرم

در این وبلاگ خاطرات پسرم از بدو ورود به دبستان تا مقاطع بالاتر به رشته تحریر در آمده است.

خاطرات مدرسه پسرم

در این وبلاگ خاطرات پسرم از بدو ورود به دبستان تا مقاطع بالاتر به رشته تحریر در آمده است.

فصل امتحانات...

سلام

دو هفتست که مث بچه های کنکوری به شدت درس می خونیم

از سر کار که میرم خونه تا پسرم استراحت کنه من براش نمونه سوال می نویسم و وقتی بیدار میشه تا ساعت دوازده با هم کار میکنیم.

من به کم راضی نیستم پسرم باید خیلی خوب بگیره چون واقعا حقشه و با من خوب همکاری میکنه و درس میخونه

کل تفریحات و مهمونی ها رو تعطیل کردیم حتی اونایی که عیدیمون نیومدند و گفتم بزارید بعد امتحانای پسرم

یک سال داره زحمت میکشه باید آخر سالی نتیجشو ببینه

بازدید از خانه سالمندان مادر

گردش در روستا

مراسم یادگیری اسم محمدحسین - به همراه دوست صمیمی پسرم محمد امین

بازدید از کارخانه برق - بازدید از بازارچه - کار با سنگ - شرینی نام ابولفضل و طاها جان -  کار با کامپیوتر - آموزش ساعت - بازدید از مکان قدیمی شهر

نمونه تمرینایی که برای پسر گلم این روزا کار می کنیم

نظرات 1 + ارسال نظر
باشماق پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1395 ساعت 19:39

سلام
چه جالب اگه من یک تشتت اینطوری درس می خوندم صد در صد دکتری قبول می شدم
چه برنامه های سرگرم کننده ای دارند
طفل معصوم ها را برده اند خانه ی سالمند ها
ما هم اندازه پسر شما بودیم رفتیم جایی که بچه های بی سرپرست را نگه می داشتند جشن گرفته بودند و سرود می خواندند
ولی چون با خونه هماهنگ نکرده بودیم شب ساعت ده برگشتیم پدر و مادر و عمو همه جلو در چشم براه بود
خب البته از خجالت مون در آمدند و یک فصل کتک نوش جان کردیم

ای جان دردتون گرفت
نمیدونی میکشه منو تا درس میخونه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد